English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phototude U لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
photon U تنها یک الکترون تابش شود
photoemissive U مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
electron tube U لوله الکترون
electron gun U لوله پرتاب الکترون
klystron U لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
triode U شیر ترمویونیک یا لامپ خلاء دارای سه الکترود کاتد اند وشبکه کنترل
isodose U دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
it is written that U نوشته اندکه
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
tubate U دارای شکل لوله
tetrode U لوله ترمویونیک دارای چهارالکترود
gas bracket U لوله دیواری که دارای گازسوزباشد
photon U فوتون
boresafe fuze U ماسوره دارای ضامن حرکت در داخل لوله
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
respectively U بترتیب
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
modes U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
column major order U بترتیب ستونی
chronological U بترتیب وقوع
chronological U بترتیب تاریخی
first in first out U بترتیب ورود
chronologic U بترتیب تاریخی
christcross row U بترتیب الفبانوشتن
last in first out U بترتیب عکس ورود
respective U بترتیب مخصوص خود
alphabeticaily U بترتیب حروف تهجی
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
In chronological order. U بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
Act according to the previous procedure. U بترتیب گذشته عمل کنید
alphameric sequence U ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی
chronicling U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicle U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
pair production U تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
chronologize U بترتیب زمان قراردادن موافق تاریخ مرتب کردن
chronology U شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
k U کاتد
cathode U کاتد
cathodes U کاتد
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
arc cathode U کاتد جرقهای
ionic heated cathode U کاتد یونی
filamentary cathode U کاتد افروزهای
coated cathode U کاتد اندوده
anticathode U انتی کاتد
arc cathode U کاتد قوسی
filament cathode U کاتد افروزهای
coaxial cathod U کاتد متحدالمرکز
pool cathode U کاتد مایع
thermionic cathode U کاتد گرم
emission efficiency U بازده کاتد
mercury pool cathode U کاتد جیوهای
activation of a cathode U تحریک کاتد
sputtering U کاتد پرانی
cold cathode U کاتد سرد
incandescent cathode U کاتد ملتهب
hot cathode U کاتد گرم
dispenser cathode U کاتد جبران گر
directly heated cathode U کاتد افروزهای
cathode sputtering U کاتد پرانی
cathode region U پهنه کاتد
hot cathode U کاتد ملتهب
grid bias resistance U مقاومت کاتد
cathode border U مرز کاتد
virtual cathode U کاتد مجازی
dynode U کاتد ثانوی
photo electric cathode U کاتد نور- برقی
incandescent cathode discharge U تخلیه کاتد ملتهب
crookes dark space U فضای تاریک کاتد
oxide cathode U کاتد اکسید اندود
b scope U صفحه کاتد رادار
heater cathode U کاتد با رشته گرمساز
incandescent metallic oxid cathode U کاتد اکسید فلزی
cathode dark space U فضای تاریک کاتد
hot chathode rectifier U یکسوکننده با کاتد گرم
hot cathode tube U لامپ با کاتد داغ
cathode glow U فضای روشن کاتد
incandescent cathode lamp U لامپ کاتد ملتهب
hittorf dark space U فضای تاریک کاتد
oxide coated cathode U کاتد اکسید اندود
activated cathode U کاتد فعال شده
grid cathode capacity U فرفیت بین شبکه و کاتد
gas triode U لامپ سه قطبی با کاتد داغ
hot cathode gas triode U لامپ سه قطبی با کاتد داغ
indirectly heated cathode U کاتد با رشته گرم ساز
cathode heating time U مدت گرم سازی کاتد
gas tetrode U لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
sockets U بست لوله دوراهی لوله
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
count off U شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
eradiation U تابش
glowed U تابش
total radiation U تابش کل
glitters U تابش
glittered U تابش
radiation of heat U تابش
glow U تابش
radiational U تابش
lustre U تابش
glitter U تابش
erythema U تابش
glinted U تابش
glinting U تابش
fulgency U تابش
glints U تابش
emissions U تابش
emission U تابش
effulge U تابش
effulgence U تابش
radiation U تابش
coruscation U تابش
glint U تابش
glows U تابش
irradiation U تابش
isodose U هم تابش
phosphorogenic U تابش زا
shine U تابش
brilliance U تابش
shines U تابش
radioactivity U تابش
candescent U تابش یاگرما
solarization U تابش افتاب
cosmic rays U تابش کیهانی
irradiation U تابش دهی
electromagnetic radiation U تابش الکترومغناطیسی
soft radiation U تابش نرم
spectrum U گستره تابش
irradiance U درخشندگی تابش
plane of incidence U صفحه تابش
incidence plane U صفحه تابش
incidence angle U زاویه تابش
exciting radiation U تابش برانگیزاننده
wave radiation U تابش موج
irradiancy U درخشندگی تابش
ultraviolet radiation U تابش فرابنفش
angle of incidence U زاویه تابش
emissivity U تابش نسبی
soaking U تابش متعادل
thermal emission U تابش حرارتی
thermal radiation U تابش حرارتی
angle of reflection U زاویه تابش
energy radiation U تابش انرژی
background radiation U تابش زمینه
bolometri U تابش سنجی
black light U تابش فرابنفش
visible radiation U تابش مرئی
lustreer U تابش فروزندگی
annihilation radiation U تابش نابودی
anneal U پخت تابش
sunshine U تابش افتاب
shines U فروغ تابش
radiation density U تراکم تابش
irradiate U تابش دادن
fluorescence U تابش ماهتابی
radiometer U تابش سنج
radiant intensity U شدت تابش
radiation loss U گمگشتگی تابش
heat radiation U تابش گرما
shine U فروغ تابش
radiation intensity U شدت تابش
flashes U تابش انی
radiation constants U ثابتهای تابش
primary cosmic rays U تابش کیهانی
cosmic radiation U تابش کیهانی
radiation hazard U گزند تابش
radiation pattern U الگوی تابش
irradiated U تابش دادن
radiation laws U قوانین تابش
irradiating U تابش دادن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com